چهارم مهر خدمت دوستان بدمينتون باز بودیم.
باید زمان بگذره تا ارزش بعضی چیزا برامون روشن بشه.
دیروز که بعد دو سال دوری از بدمينتون رفتم داخل سالن و بازی بچه ها رو دیدم یاد خاطرات خودم افتادم.
چقدر سرحال بازی میکردیم و چقدر قبل و بعد بازی با دوستانمون وقت میگذروندیم.
با امیرحسین در مورد گوشی ها و کامپیوتر های جدید بحث میکردیم. اولش فک میکردیم باید بدونیم هر تبلت چند تا هسته سی پی یو داره😁.گذشت و فهمیدیم تکنولوژی اصلا به تعداد سی پی یو نیست.
با علی در مورد امتحان های فردا، آزمون تیزهوشان، نشریه مدرسه و مراسمات مدرسه مولوی صحبت میکردیم.
اون موقع داخل مدرسه نشریه چاپ میکرديم. تعداد چاپمون زیر 10 تا بود😁 ولی کلی تلاش داشتیم. کلی ایده و فکر پشت این کارا بود.
آقای بوستانی تمرین میدادن، ما میرفتیم تور سه بازی کنیم میگفتن برگرد تور دو بازی کن😁.
یا سر کلاسشون وقتی که معلم ورزشم بودن، هر هفته میگفتم آقا میشه بهم بیست بدین؟ من فوتبالم خوب نیست ولی معدلم بیسته😁.
روزای خوبی بودن. شاید این روزا هم، روزای خیلی خوبین ولی چون هنوز زمان نگذشته، ارزششون روشن نشده.
بابت هدیه هیئت بدمينتون از آقای قاسم بوستانی(معلم عزیزم) و آقای طالب پور رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان خلخال تشکر میکنم.
همچنین از آقایان اسماعیل نسب و دوستی، نمایندگی گزینه دو خلخال که به آینده فرزندان خلخال فکر میکنند، متشکرم.
ارادتمند شما حسین اثباتی